خوش خدمتی. (فرهنگ فارسی معین) : به هندوستان خواجه را خدمتها کرده بود و کرم عهدی نموده در محنتش و چون خلاص یافت با وی تا بلخ بیامد. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 157). اما صحیح کلمه گرم عهدی است. رجوع به گرم عهدی شود
خوش خدمتی. (فرهنگ فارسی معین) : به هندوستان خواجه را خدمتها کرده بود و کرم عهدی نموده در محنتش و چون خلاص یافت با وی تا بلخ بیامد. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 157). اما صحیح کلمه گرم عهدی است. رجوع به گرم عهدی شود
خوش خدمتی: (... بهندوستان خواجه را خدمتها کرده بود و کرم عهدی نموده در محنتش و چون خلاص یافت باوی تا بلخ بیامد) (بیهقی) توضیح: این کلمه در بیهقی مصحح دکتر فیاض و بیهقی چاپ ادیب ص 153 با کاف تازی آمده ولی در لغت نامه (طبق حدس مرحوم دهخدا) با کاف پارسی (گرم عهدی) ضبط شده و همین صحیح می نماید
خوش خدمتی: (... بهندوستان خواجه را خدمتها کرده بود و کرم عهدی نموده در محنتش و چون خلاص یافت باوی تا بلخ بیامد) (بیهقی) توضیح: این کلمه در بیهقی مصحح دکتر فیاض و بیهقی چاپ ادیب ص 153 با کاف تازی آمده ولی در لغت نامه (طبق حدس مرحوم دهخدا) با کاف پارسی (گرم عهدی) ضبط شده و همین صحیح می نماید
در عهد استوار بودن. در محبت پایدار بودن: به هندوستان خواجه (احمد حسن) را به زندان خدمتها کرده بود (بونصر بستی) و گرم عهدی نموده در محنتش. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 153)
در عهد استوار بودن. در محبت پایدار بودن: به هندوستان خواجه (احمد حسن) را به زندان خدمتها کرده بود (بونصر بستی) و گرم عهدی نموده در محنتش. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 153)